دولت ملی؛ آیا اصولگرایان، اصلاحطلبان را به قدرت بازمیگردانند؟

اگرچه رهبر معظم انقلاب در دورههای قبل، درباره شروع زودهنگام بحثها و گمانهزنیهای انتخاباتی و کاندیداتوری چهرههای شاخص سیاسی کشور هشدار داده بودند، اما تنور انتخابات همچنان پیش از موعد داغ شده است و افراد و احزاب مختلف، دیدگاههای خود را بیان میکنند و در پی پیاده کردن طرحهای انتخاباتی خود هستند. این نوشتار، گزارشی است از روند پایهگذاری طرح وحدت ملی و افرادی که به این طرح پرداخته و از آن حمایت کردهاند و البته از برخی اقدامات اصلاحطلبان در لوای این طرح پرده برمیدارد.
دورخیز دولت وحدت ملی برای انتخابات ۸۸
طرح وحدت ملی با سخنان علی لاریجانی در سال ۸۶ و پس از استعفا از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، اینگونه کلید خورد:
«پایبندی به وحدت ملی یک نیاز اساسی برای کشور است. اگر کشور بتواند تئوری دولت وحدت ملی را دنبال کند به نفع ماست، اگر در گذشته هم این اقدام انجام میشد، نتایج خوبی برای ما داشت. یکی از ملزومات دستیابی به دولت وحدت ملی تهیه قوانینی است که همه جریانهای سیاسی به هر میزان که مقبولیت مردمی دارند، بتوانند در اداره کشور سهیم باشند.»[۱]
شاید در آن مقطع، این اظهارنظر چالش خاصی پیش رو نداشت. مدتی بعد در شهریور ۸۷، حجتالاسلام ناطق نوری نیز اظهارنظر مشابهی درباره دولت وحدت ملی داشت و البته بعدتر آن را منتفی دانست.
اما نقطهعطف طرح دولت وحدت ملی را میتوان در اولین همایش ۳۰ سال قانونگذاری و نظارت که به مناسبت سالروز شهادت آیتالله مدرس و درست شش ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری دهم برگزار شد، دانست.

اصولگرایان به دنبال دولت وحدت ملی؟
بلافاصله بعد از این همایش، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در حاشیه همایشی اذعان کرد: «طرح وحدت ملی را اول آقای ناطق نوری، بعد هم آقای لاریجانی مطرح کرد. بعد هم جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگراولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد و این بحث ربطی به اصلاحطلبان ندارد.»[۲] همزمان با این سخنان، یادداشتی نیز از سوی مرعشی در روزنامه کارگزاران منتشر گردید که به ظاهر از پشتپردههایی در مطرح کردن این طرح خبر میداد. او در این یادداشت از قول آقایان عسگراولادی، باهنر و حبیبی گفته بود: «نه کشور با این رئیسجمهور و سیاستهای آن قابل اداره کردن است و نه احمدینژاد قابل اصلاح» و جامعه روحانیت مبارز را به عنوان یکی از اصیلترین کانونهای اصولگرایی برای پیگیری وحدت ملی معرفی کرده بود،[۳] اما این اظهارات بلافاصله از سوی باهنر، عسگراولادی و لاریجانی تکذیب شد.[۴]
وحدت ملی برای انزوای افراطیون
افراد و جناحهای مختلف نیز واکنشهای متفاوتی به این طرح نشان دادند. به عنوان مثال حسن روحانی معتقد بود استفاده از نیروهای معتدل هر دو جناح سیاسی کشور به نفع کشور است و تندروهای افراطی باید منزوی شوند و آنها که در صحنه سیاسی تجربه دارند، بیایند.[۵]
از آن طرف، محمدحسین شفیعیها دبیر حزب مؤتلفه استان قزوین این طرح را مشکوک خوانده و گفته بود: با وجود رهبری ما نمادی از بحرانزایی در کشور نداریم که نیازی به وحدت ملی باشد.[۶] نیز بیان حجتالاسلام سیدهاشم حسینیبوشهری، عضو ارشد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مؤید این نکته بود که نماد وحدت ملی در کشور ما مردم هستند و اعضا و گروهها نمیتوانند بیانگر آرمانهای آحاد ملت باشند و در چنین فضایی طرح تشکیل دولت وحدت ملی موضوعیت ندارد.”[۷]
دولت ائتلافی چارهي محبوبیت احمدینژاد
اما اظهارنظر صادق زیباکلام اهداف این طرح را آشکار ساخت: «افرادی که طرح دولت وحدت ملی را مطرح کردهاند، معتقدند سیاستهای دولت کنونی نتوانسته است بر مشکلات فائق بیاید. کسانی که طراح این ایده هستند، به این نتیجه رسیدهاند که با توجه به محبوبیتی که آقای احمدینژاد به خاطر سفرهای استانی در بین اقشار کمدرآمد دارد، نامزدهای دیگر جریان اصولگرایی مثل علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، ناطق نوری و احمد توکلی به سختی میتوانند به عنوان رقیب احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری دهم ظاهر شوند. طرح دولت ائتلافی هم پاسخی به این سؤال است که برای انتخابات ریاست جمهوری چه باید کرد؟»[۸]
احیای ایدهي دولت وحدت ملی برای انتخابات ۹۲
به هر روی انتخابات ۸۸ برگزار شد و پیروزی قاطع با ۲۵ میلیون رأی، از آنِ کسی شد که به زعم طراحان دولت وحدت ملی نباید میشد و این نشان داد احزاب مختلف و شخصیتهای سیاسی حزبی، رأیی در بین اقشار مختلف مردم ندارند و در مقابل فردی فراحزبی، سادهزیست و اهل خدمت به مردم است که میتواند سکان امور اجرایی کشور را به دست گیرد. حال باید دید پس از به ثمر نرسیدن این طرح در انتخابات سال ۸۸، شکستخوردگان فتنه با کلید زدن دوباره بحث وحدت ملی در آستانه انتخابات ۱۳۹۲ چه هدفی را دنبال میکنند؟
اصلاحطلبان به دنبال ائتلاف با اصولگرایان
زارعی فومنی، دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات ضمن اعلام برگزاری نشست سراسری جبهه مردمی اصلاحات درباره انتخابات ریاست جمهوری، یکی از برنامههای این نشست را دعوت از همه گروههای معتدل و میانهرو شمرد. او همچنین از افرادی چون هاشمی، سیدحسن خمینی و خاتمی برای دعوت در این نشست نام برد.[۹]
مشرق نیز خبر از برگزاری این نشست داد و اعلام کرد: «تعدادی از اصلاحطلبان معتقدند، در انتخابات آینده ریاست جمهوری مهم این نیست که ما کاندیدای اختصاصی داشته باشیم، بلکه مهم آن است که ما در دولت آینده سهمی داشته باشیم.»[۱۰]
روزنامه اعتماد اواخر تیر ماه در صفحه سیاسی خود به اظهارنظر تنی چند از نمایندگان مجلس و سیاسیون پرداخت. مهرداد بائوج لاهوتی، نماینده گیلانی مجلس نهم با استناد به فرمایشات رهبری حضور تمام سلایق را در عرصه سیاسی کشور مفید دانست و گفت: نباید به سبب اختلافنظر سیاسی، بخش بزرگی از جامعه را حذف کرد. خوشبختانه آقای لاریجانی درباره وحدت ملی صحبت کردند و همه باید کمک کنیم تا یکپارچگی و وحدت ملی داشته باشیم.
حسین نجابت، چهره نزدیک به تحولخواهان که در لیست جبهه پایداری هم حضور داشت، معتقد است در مباحث ملی وحدت چارهساز است، اما حضور اصلاحطلبان افراطی در وحدت ملی غیرممکن است.[۱۱]

وحدت ملی برای بازگشت اصلاحطلبان به قدرت
در این میان اما بودند افرادی که با اشاره به کارکرد اصلی این طرح و ناکارآمدی آن در عرصه سیاسی ایران، پرده از هدف اصلی بانیان این طرح در این برهه از زمان برداشتند.
دکتر علیرضا زاکانی در یادداشتی در هفتهنامه «پنجره» آورده است: این مسیر اولا راهی را برای بازگشت اصلاحطلبان به قدرت باز خواهد کرد، ثانیا ضمن غبارآلود کردن فضای جامعه و عدم شفافیت در مواضع خواص، راه تشکیل مجموعههای سهامی خاص و سهمدهیهای غلط برای رضایت شریکان را فراهم خواهد کرد و ناکارآمدی را برای کشور بهدنبال خواهد داشت.[۱۲]
حجتالاسلام احمد سالک، عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به طرح وحدت ملی گفت: «تفکر تشکیل حزب وحدت ملی مربوط به کشورهایی میشود که با بحران مواجه هستند، درحالیکه جمهوریاسلامی با درایت مقام معظم رهبری در حال حاضر هیچگونه بحرانی ندارد. تضاد میان اصلاحطلبان و تلاش آنها برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، علت طرح مباحثی از قبیل تشکیل حزب وحدت ملی است، اما مردم بابصیرت ایران با درنظرداشتن عملکرد خواص در انتخابات ۸۸، زیر بار بازگشت خیانتکاران به عرصه قدرت نمیروند.»[۱۳]
بازگشت هاشمی رفسنجانی
در این سوی میدان، اصلاحطلبان که از انتخابات مجلس به این سو، در حال تلطیف فضا برای بازگشت بودند، اکنون با در نظر گرفتن شرایط و آزمون و خطا بر روی افراد موجهتر خود در عرصه عمومی جامعه، به دنبال گزینهای بودند که بتوانند مسیر خود را برای ورود به حاکمیت بازکنند. پروژهی بازگشت هاشمی به نماز جمعه[۱۴]، حضور حجتالاسلام ناطق نوری در سومین شب قدر در حرم مطهر امام رضا علیهالسلام و مطرح کردن ضمنی بحثهای چالشبرانگیز انتخابات ۸۸ و انتقاد از عملکرد دولت و نیز دفاع از عملکرد خود از تریبون حرم[۱۵]، نیز تیترزنی جهتدار روزنامه آرمان و مطرح کردن دوباره نام هاشمی برای کاندیداتوری[۱۶]، در کنار اعلام شدن این نکته که انتخابات شرط سنی ندارد[۱۷]، حکایت از همین امر دارد.
این همه در حالی است که سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات در سالهای ۷۸ تا ۸۸، با بیان این نکته که باید آهسته و پیوسته حرکت کرد، میگوید: «در کنار کار حزبی، فعالیت ان.جی.اوها، کارهای عامالمنفعه و نظایر آن نیز میتوانند بستری برای ایجاد سازمان و تشکیلات باشند. نگاه کنید به اخوانالمسلمین در مصر، آنها همواره اصلاحطلب بودند، صبر کردند و الان ثمرش را بردند. باید فعلا به دنبال جذب اقشار ضعیف و مستضعف جامعه بود؛ چراکه رودخانهایست وصل به دریای بیکران آراء برای دست یافتن به صندوقهای پر از رأی ریاستجمهوری و مجلس!».[۱۸]
انتخابات ۹۲، نقطهي آغاز بازگشت به قبل از ۳ تیر
اصلاحطلبان دریافتهاند تنها با داشتن مشی احمدینژادی میتوانند قلههای نظام را فتح کنند و برای رسیدن به قله باید مجددا از دامنه شروع کنند. آنها برنامهریزی مدونی نه برای انتخابات ۹۲ که برای انتخابات سالهای آتی دارند.
تئوریسین اصلاحات معتقد است اصولگراها هم اصلاحطلباند؛ هرچند به این شکل آنرا ابراز نکنند[۱۹]، پس اصلاحطلبان مجبورند به گزینهای که مقبولیت خوبی در نزد مردم دارد و البته اصولگرای تندرو نیست، قناعت کنند که البته این گزینه بیارتباط با طرح دولت وحدت ملی نیست. ضمن اینکه میتوان نامه جمعی از دولتمردان سابق به رهبر معظم انقلاب را که در آن خواستار تشکیل گروهی فراقوهای برای انجام مسؤولیتها در زمان انتخابات شده بودند، در جهت بحرانی بودن وضعیت کشور در یک سال آینده و مقدمهای برای طرح دولت وحدت ملی و رسیدن به خواست اصلاحطلبان دید.
همانطور که هاشمی در انتخابات سال ۸۸ تلاش کرد تا با کلید زدن پروژه «نه به احمدینژاد»، همه طیفهای سیاسی کشور را زیر چتر خود و البته به نام میرحسین موسوی جمع کند، اکنون نیز، مقابله تمام قد با گفتمان سوم تیر و مشی احمدینژاد ۸۴ است که همهی گروههای سیاسی از مؤتلفه تا اصلاحطلبان را به ائتلاف میرساند. حال باید دید از بین گزینههای معتدل موجود؛ یعنی هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی، علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و نیز محسن رضایی، حجتالاسلام پورمحمدی، منوچهر متکی که هر سه از امضاءکنندگان نامه ستاد فراقوهای به رهبری بودند، کدام نام پرطمطراق میتواند گزینهی مناسبتری برای اجرای پروژهی طولانیمدت اصلاحطلبان باشد.

پینوشتها:
۱- نگاهی نو به طرح دولت وحدت ملی؛ ژنرالها چه خواهند کرد؟! حجتالاسلام و المسلمین رسایی
۲- به نقل از سایت الف، ۲۰ آذر۸۷
۳- به نقل از سایت الف، ۲۰ آذر۸۷
۴- روزنامه جام جم،۲۱/۹/۸۷
۵- به نقل از خبرگزاری فارس، آذر۸۷
۶- همان
۷- همان
۸- همان
۹- به نقل از خبرنامه دانشجویان، اردیبهشت۹۱
۱۰- به نقل از سایت مشرق، ۲۷خرداد۹۱
۱۱- روزنامه اعتماد،۲۲/۳/۹۱
۱۲- به نقل از سایت رسمی دکتر زاکانی،۲۰ خرداد ۹۱
۱۳- باشگاه خبرگاران، ۶ شهریور۹۱
۱۴- بولتن نیوز، ۱۰مرداد۹۱
۱۵- رجانیوز، ۲۲ مرداد۹۱
۱۶- رجانیوز، ۱ شهریور۹۱
۱۷- عصر ایران، ۱۲ شهریور۹۱
۱۸- بولتن نیوز، ۳۱ مرداد۹۱
۱۹- همان
اين مطلب براي سايت تريبون مستضعفين نوشته شده است.
در زمان غیبت چه کردیم؟أین مهدویون؟