دل نوشته ی امشب برای پیشواز شب آرزوها...
و دوباره عاشقانه ای دیگر در راه است....
هر بار به بهانه ای در رحمتش را می گشاید...
واین بار بهانه همان لیله الرغائب است...همان شب آرزوها...
که مینشینی و حرف ها می زنی...آرزوها می کنی....برای خودت...برای دوستانت...برای همه ی آن هایی که جایی در زندگی ات دارند...در قلبت...
مینشینی و چشم می دوزی به آسمانش...که منتظراست آرزوهایمان را بگیرد...
و این ها همه بهانه است...تا بار دیگر پیوندی باشد...
بین زمین و آسمان...که گاهی یادمان می رود پیوندی این چنین هم بوده است...
شب آرزوها در پیش است...که بهترین ها را بخواهی...
شبی که باید برای چند دقیقه هم که شده دل به کائنات بدهی و هم صدا با تمام بندگانش آرزو کنی...
و به راستی چه یگانه خدایی....
وچه زیبا قصه ای دارد عشقش....
واین یعنی یک معشوق وعاشقی به تعداد آدم ها...
ضمیمه 1:
درود به رندی که چون پیاله گرفت....
به یاد حریفان خسته جان افتاد....
همان خدا ی بی نهایت گاهی به اندازه ی آرزوهای من و تو گسترده می شود...
وشاید این بار لبخند تو عاشقانه ترین نجوای روی زمین باشد...
پس دوستانت را هم به آرزویی میهمان کن...
ضمیمه 2 :
❋بر او نــــمرده به فـــتــوای مــــن نـــــــمــــاز کـــنـید❋
در زمان غیبت چه کردیم؟أین مهدویون؟