دلنوشته قلبم...
"دل نوشته ی خودم"
ته نوشت:
خدا جونم این بازی که با من شروع کردی٬
از اول بازندش معلوم بود...
باشه بابا من باختم خوبه؟!
دیگه جلوتر نریم!
از همین جا برگردیم.
ببین! هرچی جلوتر میریم
تاریک تر و ساکت تر میشه...
اصلا تهش معلوم نیست!!!
من میترسم...
بیا برگردیم
باشه؟!

+ نوشته شده در دوشنبه یکم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 14:42 توسط منتظر
|
در زمان غیبت چه کردیم؟أین مهدویون؟